خیلی وقت بود میدان آزادگان را خراب کرده بودند اما خاطرهی رسواییاش را هنوز بعضیها برای هم تعریف میکردند. آن آبروریزی سالها پیش اتفاق افتاده بود، وقتی هنوز آنهمه آدم نریخته بودند توی کرج... بیشتر بخوانید
معرفی کتاب «آن زن مرا صدا کرد»؛ نوشته معصومه انصاریان؛ انتشارات شهرستان ادب آسمان سرخ اهواز فاطمه لک کتاب «آن زن مرا صدا کرد» اولین تجربه معصومه انصاریان در حوزه رمان بزرگسال است که بهار ۱۴۰... بیشتر بخوانید
داستانها نگاهی به انسان امروزی دارد. داستانهای این مجموعه سعی دارد روایتگر طیف متنوعی از هر انسان در هر موقعیتی باشد. نویسندهها از زاویۀ خاصی به آدمها مینگرند. راوی بیشتر داستانها اول... بیشتر بخوانید
داستان در گیلان و به صورت غالب در رشت اتفاق میافتد و تصویرسازیها زنده است و ما را با خود به آب و هوای مرطوب و سبز آن خطه میبرد. مادر روجا با زبان گیلکی صحبت میکند و روجای ده ساله خوشحال... بیشتر بخوانید
داستانها درونمایهای سیاه و تاریک دارند و گاهی ترسناک؛ اما سرد، خشک و بیروح یا پسزننده و خستهکننده نیستند. بلکه در نهایت سادگی و بدون شعار خواننده را وادار میکنند بیاندیشد و کمی آینه... بیشتر بخوانید
در زندگی وقتهایی هست که آدمها شستشان را به فلسفهها و اعتقادات گذشتهشان نشان میدهند و میروند دنبال فلسفهها و اعتقادات جدید یا اصلاً فقط میروند. اما تا حالا فکر کردهاید که اگر بشر به... بیشتر بخوانید
کتاب «کی کجا و چگونه آقای ایزدی دیوار صوتی را میشکند» داستان مردی تنها و زنمرده است که به هر طرف نگاه میکند بداقبالی میبیند. مادر پیری در بستر و دخترکی لال در خانه دارد. آقای ایزدی در کت... بیشتر بخوانید
در رمان «پشتِ خط» با آدمها و مکانی روبهرو هستیم که زمان از آنها گذشته و حوادث تکهتکهشان کرده است. پوستشان را کنده و روحشان را خراش داده است. تبدیلشان کرده به چیزی که هم هست و هم نیست و... بیشتر بخوانید
قاتل سالهای پیش با نام «نجواگر» شناخته شده است. او قبل از به دام انداختن مقتولین با آنها نجوا میکند و همین شیوه برای قاتل نوظهور نیز صدق میکند. «جیک» رفتارهایی عجیب را از خود نشان میدهد... بیشتر بخوانید
رمان «برزخیهای زرجوب» در مورد بزرخ ذهنی و درونی ما آدمهاست. بزرخی که خود و دیگران میسازیم. در مورد زندگی است که درست مثل کلاف کامواهای «اختر» به هم گره خورده و دورتادورمان تنیده شده است... بیشتر بخوانید