تا از واقعهای نگذریم و جو هیجانی آن را از سرنگذرانیم، نمیتوانیم تصویرسازی منطقی و معقولی از آن داشته باشیم. خاطره باید در مجموعۀ تجارب زیستی ما ساخته و پرداخته و پخته شود تا بتواند قابلیت داستان شدن را پیدا کند، وگرنه حس و تفکر جمعی نمیتواند پذیرای آن باشد…

در آستانۀ نخستین سال قرن جدید گفتوگویی با سعیده امینزاده، نویسنده آثاری چون «سفر سرگردانی»، «جنگ خصوصی چریکهای سالخورده» و … داشتیم که در ادامه میخوانید:
سعیده امینزاده در گفتوگو با «کافه داستان»:
نگاه فنی، مواد خام را به داستان تبدیل میکند
کافه داستان: در نگاهی گذرا به سالی که گذشت، در حیطه ادبیات داستانی چه خاطرههایی از ذهن شما میگذرد که بخواهید از آنها بگویید؟
سعیده امینزاده: لحظه به لحظۀ حوادثی که میبینیم شاید ایدهای برای نوشتن داستان داشتهاند؛ از جنگها و التهابهای سیاسی گرفته تا معضلات اجتماعی، همگی به نوعی بر اندوختۀ تجارب ما برای نوشتن داستان میافزایند. اتفاقاتی که بیش از همه در این دوره بر من تأثیر گذاشت، بحران آب و تبعاتی بود که البته همچنان هم ادامه دارد و نابودی یک اقلیم را در پی خواهد داشت. کرونا هم که وارد سومین سال همزیستی با آن شدیم و همچنان ابعاد تازهای از خود رو میکند و بخشهای جدیدی از زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد، برایم خاطرههایی داشته که شاید زمانی به ایده برای نوشتن بدل شود. جرم و جنایت و آسیبهای جامعهشناختی که همواره با افت و خیز ادامه دارند، در ذهن میمانند و نویسندگان را به چالش و تحلیل دربارۀ خود وامیدارند. اما همۀ این پدیدهها همچنان جریان دارند و شاید جنبههای تازهتری از آنها را در سال جدید کشف کنیم. این است که فکر میکنم تبدیل آنها به داستان کمی زود است و تأمل بیشتری میطلبد.
کافه داستان: به نظر شما خاطرهها چگونه به داستان تبدیل میشوند؟
سعیده امینزاده: گذر زمان که به ما کمک میکند بهتدریج از وقایع عبور کنیم، شکل و تفسیر خاطرات را نیز دستخوش تغییراتی میکند. به نظرم تا از واقعهای نگذریم و جو هیجانی آن را از سرنگذرانیم، نمیتوانیم تصویرسازی منطقی و معقولی از آن داشته باشیم. خاطره باید در مجموعۀ تجارب زیستی ما ساخته و پرداخته و پخته شود تا بتواند قابلیت داستان شدن را پیدا کند، وگرنه حس و تفکر جمعی نمیتواند پذیرای آن باشد. تبدیل خاطره به تجربۀ زیستی هم نیاز به گذر زمان و هم احتیاج به افزوده شدن سایر سوابق و مطالعات تحلیلی دربارۀ آن دارد. اگر خاطره از چنین فرآیندی برای جمعی شدن عبور نکند در حد یک تجربه و روایت شخصی از موضوع باقی میماند و داستان نمیشود.
کافه داستان: از آرزوهای داستانیِ خود برای نخستین سالِ قرن جدید بگویید.
سعیده امینزاده: امیدوارم در سال و قرن جدید تمرکز داستاننویسی ما بر تکنیک بیشتر از پیش جلب شود. قطعاً در زمینۀ داستان، موضوع و مایۀ نوشتن کم نیست، اما آنچه این مواد خام را به داستان تبدیل میکند نگاه فنی و روشمند به آن است. ممکن است ماهانه شاهد انتشار دهها کتاب در حوزۀ داستان باشیم، اما تعداد اندکی به ذخیره تجارب ماندگار مخاطبان راه پیدا میکند. برای داستان در سال تازه، پختگی و آبدیدگی و تکنیکمداری و نگاه حرفهای آرزو میکنم.