نگار جواهریان امّا در نقش خاتون، تمام چیزی که برای این نقش نیاز است را ارائه داده؛ نه کمتر، نه بیشتر. در بعضی سکانسها، بازی او مو به تن مخاطب سیخ میکند و در جای دیگر حسی دیگر را به درستی در مخاطب برمیانگیزد…
یادداشتی بر سریال شبکه خانگی «خاتون»
خاتون، یک قهرمان زن دیگر؟
کوروش مسکنی
در بازار داغ سریالهای شبکه خانگی، بالطبع شاهد ساخت سریال از همه نوع و همه سطح هستیم. از سریالهایی که دارای فیلمنامههای قوی، بازیهای درخشان، کارگردانی و بازیگردانیهای دقیقاند گرفته تا سریالهایی که حسن وجودشان میتواند صرفاً موجب زنده نگه داشتن شبکه خانگی و حفظ مخاطبین آن، هرچند با بازدیدها و رضایت کمتر مخاطبین و نمرات کمتر منتقدین باشد. در نتیجه، وجود سریالهایی که در دسته اول باشند، ارزش خود را خواهد داشت. پیش از این، سریالهایی مانند «قهوۀ تلخ»، «شهرزاد» و اخیراً «قورباغه» جزء ساختههایی بودند که توانستند با فاصلهای چشمگیر نسبت به سایر تولیدات این دسته، بازدید فراوان، رضایت مخاطبین و همچنین نمرات بالای منتقدین را به خود جلب کنند. اخیراً سریال «زخم کاری» نیز چیزی فراتر از سطح معمول در شبکه خانگی، مخصوصاً در قیاس با رقبای خودش ارائه داد. امّا چیزی که سریال «خاتون» در شش قسمت نخست ارائه داده، پتانسیل قرار گرفتن در لیست بهترینهای شبکه خانگی را دارد. احتمالی که برای به قطعیت رسیدن دربارۀ آن باید تا پایان پخش سریال منتظر بمانیم؛ امّا اکنون به پتانسیلهای آن میپردازیم.
داستان سریال «خاتون» از آن حیث که مانند بسیاری سریالهای این دوره در زمان دیگری میگذرد و در آن شاهد یک داستان عاشقانه/ تاریخیِ عصر پهلوی هستیم و همچنین به دلیل حضور یک شخصیت زن به عنوان قهرمان داستان، بعید نیست که مخاطب را به یاد «شهرزاد» بیاندازد. امّا با گذشت مقداری از داستان میتوان تفاوتهای این دو را به وضوح دید. برعکس شهرزاد، در خاتون، وقایع تاریخی، نقش پررنگتری در داستان و زندگی شخصیتها ایفا میکند و قسمتهای مهمی از داستان از اتفاقات عینی برگرفته شده است. سریال خاتون در قسمتهای آغازین خود، با نمایش اتفاقات واقعی و تلخ تاریخی به خوبی میتواند احساسات مخاطب را هدف قرار دهد. اتفاقی که بالطبع در قسمتهای ابتدایی سریال کار دشواری است. چرا که برای ارتباط برقرار کردن مخاطب با شخصیتها و رخدادها، نیاز به زمان است؛ امّا با بهکارگیری مفاهیم از پیش تفهیم شده مانند جنگیدن برای کشور و فقدان امنیت در خاک خودی به علت حضور بیگانگان، سریال به خوبی توانسته مخاطب را با داستان همراه کند.
تینا پاکروان، در «خاتون» قدمی بسیار بسیار بلند رو به جلو برداشته، چرا که با توجه به ساختههای قبلی او، سریال خاتون، بسیار بالاتر از انتظارات عمل کرده است. اگر بخواهیم این پروژه را با «لسآنجلس تهران»، کار سینمایی قبلی او مقایسه کنیم، در کسری از ثانیه، خاتون بالاتر از آن قرار خواهد گرفت. پاکروان در پروژههای بعدی، از انتخاب درست بازیگران تا نوشتن فیلمنامۀ در خور، برای حفظ رضایت مخاطبین کار سختی خواهد داشت. البته که برای یک کار درجه یک صرفاً یک کارگردان درجه یک کافی نیست. پس به سادگی نباید از تصاویر هومن بهمنش، موسیقی کیهان کلهر و قطعاً بازی درخشان تیم بازیگری باتجربه و دقیق این پروژه گذشت و البته که در پروژههای تاریخی اینچنینی، ظرافت تیم طراحی لباس و صحنه را نیز نباید فراموش کرد.
با کمی دقّت کاملاً میتوان حدس زد که اشکان خطیبی بعد از چندین سال فعالیت تئاتری و دوری از دوربین، به دنیای فیلم و سریال بازگشته است. بازیهای تئاتری او کاملاً در بستر سریال نشسته و در خدمت کار هستند. شخصیت «شیرزاد ملک» از شخصیتهایی است که مخاطب در قسمتهایی از داستان طرفدار و در بخش دیگر، بر علیه او خواهد بود. ظرافت خاصی میطلبد که چنین نقش پر فراز و نشیبی درست و بینقص در ذهن مخاطب نقش ببندد. خطیبی که دوران طلایی خود به عنوان یک بازیگر را پس از اتفاقاتی که برای فیلم «سینما نیمکت» افتاده بود، به سالنهای کوچک و بزرگ تئاتر برد و چندین سال را به بازی در نمایشهای مشهور پر زرق و بر و البته کارگردانی تئاترهای کلاس بازیگری خودش گذراند، حالا بعید نیست که در سالهای پیش رو، تمام از دسترفتههای این چند سال خود را دوباره به دست بیاورد. «خاتون»، گام محکمی برای یک بازگشت موفقیتآمیز مقابل دوربین خواهد بود.
نگار جواهریان امّا در نقش خاتون، تمام چیزی که برای این نقش نیاز است را ارائه داده؛ نه کمتر، نه بیشتر. در بعضی سکانسها، بازی او مو به تن مخاطب سیخ میکند و در جای دیگر حسی دیگر را به درستی در مخاطب برمیانگیزد. جواهریان و خطیبی، پیش از این در فیلم «نگار» در سکانسی کوتاه، با یکدیگر همبازی شده بودند. امّا این بار به خوبی از پس ارائه دقیق رابطۀ پیچیدۀ بین نقشهای خود برآمدهاند. همانطور که پیشتر اشاره شد، بخشهای مهمی از سریال، قسمتهای تاریخی و ملّی آن هستند. از این رو، شخصیت اصلی سریال، صرفاً یک زن عاشق یا یک معشوقه نخواهد بود. بلکه شاهد اتفاقات سیاسی، تاریخی و درام تلخ و شیرین بسیاری در زندگی این شخصیت هستیم که هم به جذابیت آن میافزاید و هم به دشواری ایفای این نقش. به راحتی نمیتوان نام شاهکار را به بازی یک بازیگر داد. امّا میتوان قاطعانه بازی دو شخصیت اصلی این سریال را در ردۀ بالایی قرار داد.
حضور بازیگران محبوب و توانمند دیگر در کنار شخصیتهایی که از ابتدای داستان شاهد حضورشان هستیم، جذابیت بیشتری به سریال داده است. بابک حمیدیان، ضد قهرمانی را به تصویر کشیده است که پیشبینی میشود به زودی در قسمتهای بعدی بر سر دوست داشتن یا نداشتن او، دودستگی شدیدی میان مخاطبین سریال برپا شود. ستاره پسیانی، نقش بسیار حساسی را در انتقال پیامهای تاریخی سریال ایفا خواهد کرد. نویسنده با خلق این شخصیت، انتخاب دقیقی برای برقراری ارتباط بین مخاطب و ماجراهای تاریخی سریال داشته است. شبنم مقدمی، مجدداً بازیای ارائه داده که مهر تأییدی بر تثبیت توانایی او در ایفای نقشهای متفاوت است؛ درست و به جا. امّا میتوان نقدی بر نویسنده برای شخصیت داشت و آن منفی مطلق بودن اوست. در قسمتهای خیلی خیلی کمی از ماجرا، شاهد رفتارهای کاملاً غلط او نیستیم و شاید فقط چند ثانیه از سریال بتوانیم حق به او بدهیم. قطعاً هدف نویسنده همین بوده است؛ امّا چنین عنصر کلیشهای و تکرارشدهای از سطح بالای داستان و نزدیکی آن به واقعیت نیز میکاهد. خلق شخصیتهایی که در عین منفی بودن، مثبت هم باشند، اتفاقی است که کمتر در فیلم و سریالها شاهد هستیم و بیشتر شدن آن رویدادی جذاب و تنوعبرانگیز خواهد بود. بسیاری از مخاطبین نیز کماکان پس از گذشت شش قسمت، منتظر حضور مهران مدیری در سریال هستند. در سریال زخم کاری، شخصیت کیمیا را داشتیم که به عنوان یک شخصیت مهم، در قسمت ششم به سریال اضافه شد. باید دید جهانگیرخان روزبه با بازی مهران مدیری، چه تأثیری در روایت سریال خواهد داشت و باری دیگر چه بازیای از مهران مدیری در نقشی جدی شاهد خواهیم بود.
نکتهای که جایی براش پیدا نکردم امّا نمیخواهم از قلم بیافتد، حضور افتخاری و آواز غرل شاکری (البته با همخوانی اشکان خطیبی و آقایان حاضر در سکانس) در قسمت نخست سریال است. اینکه سریال در کنار روایت یک قصه و یادآوری اتفاقات مهم و فراموششدۀ تاریخی، سعی در فراترگذاشتن پا از مرزهای کهنه داشته نیز، ستودنی است.
به طور کلی «خاتون» بدون شک در لیست پنج سریال برتر شبکه نمایش خانگی قرار خواهد گرفت. داستان جذاب پر پیچش و البته مخاطبپسند، کارگردانیِ بهروز، سینمایی و نکتهدار، بازی دقیق و حسابشدۀ بازیگران و بسیاری از عوامل مثبت دیگر، این کار را به سریالی موفق تبدیل خواهد کرد.