سال ۱۴۰۰ دیگر در مقام یک سال که در بردارنده هالهای از آینده باشد نیست. دو صفر شروع میشود پیش از آنکه یگانه و یکه باشد. فضاییست متأثر از این روزهای ما و تداومی از آن. شاید اگر ده سال پیش پرسیده میشد تصور و خیالانگیزیِ دیگری داشت…
ابراهیم دمشناس:
عادتهای ما تداومی از مشقنویسی است
در آستانۀ آخرین سالِ قرن و به بهانۀ فرا رسیدن بهار به سراغ ابراهیم دمشناس، داستاننویس و مدرس زبان و ادبیات فارسی رفتیم و از او دربارۀ آخرین کتاب خوبی که خوانده، پرسیدیم. نویسندۀ رمان «بُیو بُیو بُیو» گفت: در صحبت از کتاب نمیدانم چقدر میتوان از خوببودن آن سخن گفت و آن را در این صفت محصور کرد؛ خصوصاً که در دوره ما به دلیل کثرت نویسندگان کتاب خوب کم منتشر نمیشود در رویهها و سبکهای مختلف نوشتاری. میتوانم در اینجا از رمان «کوکو» نوشته نگار داوودی نام ببرم که اتفاقاً کتاب اول نویسنده نیز هست. نویسنده دست روی اساسیترین نقش زن در جامعهای مردسالار مینهد؛ مسئله زایمان و فرزندآوری و بحران روحی زن در خلال این تجربه. کتاب را نشر تا منتشر کرده یا همینطور داستان شاعرانه «کورنگی» از شهاب لواسانی و «بازگشت جن ملکوت» از لیلا تقوی که در زبان فارسی کمتر به این تجربه نوشتاری پرداختهاند و مجال بیشتری میطلبد که دربارهشان سخن گفت.
آفرینندۀ مجموعه داستان «نَهَست» دربارۀ عادت ویژه و منحصر به فردش هنگام نوشتن داستان افزود: عادت خاصی در میان نیست. شاید این فقدان برگردد به جایگاه نویسندگی در جامعه ما. آنچه از آن به عادت یاد میشود مجموعهای از ناگزیریهاست که به رفتاری شکل میدهد و پیش از آنکه خودخواسته باشد ناخواستهست. باید دید در مبلمان خانگی جمعی نویسندگان میز تحریر چقدر جایگاه دارد ولی عمدتاً عادتهای ما تداومی از عادتهای مشقنویسیست.
نویسندۀ رمان «نامه نانوشته» دربارۀ قهرمان داستانی محبوب و همینطور ضدقهرمان یا شخصیت منفی و شرور داستانی که خیلی آن را میپسندد بیان کرد: پسند خاصی مد نظرم نیست که الان بخواهم نام ببرم. مبنا در اینجا همذاتپنداریست و من کمتر در پی آن هستم کتابی یا کاراکتری را براساس این عنصر بخوانم. تعداد کثیری از آثار ادبی بر این اساس تقلیل داده میشود به وجهی سرگرمکننده که ملاک من در خواندن نیست. اما طبعاً کاراکتری را برمیگزینم که به ضرورتهای جهانش واکنش نشان دهد و عمل کند.
از دمشناس پرسیدیم اگر بنا باشد در یک عصر بهاری با شخصی چای بنوشد و گفتوگو کند، دوست دارد با کدام نویسندگان (در قید حیات و درگذشته) همنشینی داشته باشد و درباره چه موضوعی صحبت کند؟ وی گفت: راستش نویسنده و ادیب و شاعر تجربه نشان داده حرفی ندارند با هم بزنند چه اینجا و چه آنجا. دیدار جویس و پروست گویا هیچ ماحصل منقولی نداشته. در اینجا هم معمولاً که ما اهل گفتوگو نیستیم جز ترهات معمول گفتن. شاید این برگردد به کمحوصلگی من و ما. ولی در عهد ماضی کسی هست که در مقام تلمذ پرسشهایی از او بپرسم که فعلاً محفوظ باشد.
نامزد سال ۱۳۹۷ جایزه ادبی احمد محمود برای رمان «آتش زَندان» دربارۀ سال ١۴٠٠ گفت: سال ۱۴۰۰ دیگر در مقام یک سال که در بردارنده هالهای از آینده باشد نیست. دو صفر شروع میشود پیش از آنکه یگانه و یکه باشد. فضاییست متأثر از این روزهای ما و تداومی از آن. شاید اگر ده سال پیش پرسیده میشد تصور و خیالانگیزیِ دیگری داشت ولی ادبار واقعیت صلبش از هماکنون پیداست. بعید میدانم گشایشی در آن صورت بگیرد که غرابت خاصی داشته باشد. تحویل هزار و چهارصد تحویل اعداد و ارقام بی هیچ دگرگونی دلخواهی.