معرفی کتاب «فاکنر در دانشگاه»؛ با مقدمۀ داگلاس دِی؛ ترجمۀ احد علیقلیان؛ نشر مرکز
مارک توین پدربزرگ همۀ ماست
زهره مسکنی
احد علیقلیان در یادداشت ابتدای کتاب «فاکنر در دانشگاه» نوشته است وقتی این کتاب به دستش رسیده تعجب کرده که چرا چنین کتاب ارزشمندی طی شصت سالی که از آن میگذرد به فارسی ترجمه نشده است. این است که مترجمِ «جنایت و مکافات»، «برادران کارامازوف»، «پایان رابطه»، «ما گربه هستیم» و … آستینها را بالا میزند و غرق در رمانها و داستانهای کوتاه و مقالات و آثار فاکنر میشود تا خودش این کتاب خاص را به فارسی ترجمه کند و در اختیار دوستداران ادبیات آمریکا و علاقهمندان آثار این رماننویس و برندۀ جایزه نوبل ادبیات قرار دهد.
«فاکنر در دانشگاه» حاصل اقامت ویلیام فاکنر در دو نیم سال تحصیلی سالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ در دانشگاه ویرجیناست. طی این مدت خانه و خدمتکاری در اختیار او گذارده شده و ارتباطش با دانشگاه نه به عنوان یک استاد بلکه به صورت ارتباط داوطلبانۀ متقابل دانشگاه و مهمانی بوده که امکانات رفاهی موقتی نیز در اختیار داشته است. در این دو ترم سی و هفت جلسه طولانی برگزار شده که ابتدای هر جلسه فاکنر یک داستان کوتاه یا بخشی از رمان خود را میخوانده و سپس به پرسشهای حضار یعنی استادان و دانشجویان و نویسندگان و علاقهمندان به آثارش دربارۀ آنها پاسخ میداده است. حاصل این جلسات بیش از دو هزار پرسش و پاسخ شامل معانی کلمات و عناوین آثار و اشارات و تلمیحات و نمادها و نقش نویسنده در جامعۀ مدرن و… است. فردریک ال. گوین و جوزف ال. بلاتنر به عنوان ویراستاران کتاب مقدمهای بر آن نوشتهاند، اما چون کتاب عیناً از روی نوارهای ضبطشده به رشتۀ تحریر درآمده، ویرایش چندانی بر آن صورت نگرفته و همین موضوع کار مترجم را دوچندان کرده است.
«فاکنر در دانشگاه» شامل موارد بسیار متنوع، کاربردی و ارزشمندی است که در هیچ کتاب دیگری یکجا به آنها اشاره نشده است. از شعر و شاعری و نظریهها و نقد ادبی و منابع الهام نویسندگان گرفته تا نظرات فاکنر دربارۀ بزرگانی چون همینگوی و شروود اندرسن و جان دوس پاسوس و ارسکین کالدول و برخی شاعران معاصر. فاکنر یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکا و مشخصاً ادبیات جنوب آمریکاست که نخستین آثارش از سال ۱۹۱۹ و بیشترشان در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ منتشر شدهاند. او تا زمان دریافت جایزۀ نوبل در سال ۱۹۴۹ تقریباً ناشناخته بود. در ایران بیشتر کتابهای فاکنر توسط مترجمانی مانند صالح حسینی و نجف دریابندری به فارسی برگردانده شده است. اکنون بعد از سالها رسیدن کتاب «فاکنر در دانشگاه» از گرد راه برای علاقهمندان آثار وی مانند حضور در همان جلسات پرسش و پاسخ ویرجینیاست. انگار نشستهاید روبهروی فاکنر و او دارد نکات جالبی را دربارۀ عادات کتابخوانی و نویسندگیاش برایتان میگوید.
شهرت فاکنر به سبک تجربی و توجه دقیق او به شیوۀ بیان و آهنگ نوشتار است. فاکنر برخلاف شیوۀ مینیمالیستی ارنست همینگوی، نویسندۀ معاصرش، در نوشتههایش مکرراً از جریان سیال ذهن بهره میگیرد و غالباً داستانهایی عمیقاً عاطفی، ظریف، پیچیده و گاه گوتیک با شخصیتهای گوناگون شامل بردههای آزادشده یا اعقاب بردهها، سفیدپوستان تهیدست، جنوبیهای طبقه کارگر یا اعیان مینوشت. او به گفتۀ خودش «عهد عتیق»، «برادران کارامازوف»، «مادام بوواری»، «موبی دیک» و بیشتر آثار دیکنز و بالزاک را هر سال میخوانده و هر بار چیز تازهای در آنها مییافته و از آنها الهام تازه میگرفته است. وی در پاسخ پرسشی دربارۀ دوستی با شروود اندرسن و جایگاه او در ادبیات آمریکا میگوید: «هرگز جایگاه شایستهاش را در ادبیات امریکا نیافت. به نظر من اندرسن پدر همهی افراد نسل من است – همینگوی، ارسکین کالدول، تامس ولف، دوس پاسوس، البته مارک توین پدربزرگ همهی ماست. اما شروود اندرسن به نظر من جایگاه شایستهاش را در ادبیات امریکا نیافته است.»
فاکنر از اوایل دهه بیست میلادی تا شروع جنگ جهانی دوم که به کالیفرنیا نقل مکان کرد، ۱۳ رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه منتشر کرد. مجموعۀ این آثار پایۀ شهرت او و در نهایت منجر به دریافت جایزه نوبل در سن ۵۲ سالگی شد. این مجموعۀ مفصل که محرک اصلیاش نیاز مالی یک نویسندۀ ناشناخته بود، مشهورترین آثار او را دربردارد. وی «خشم و هیاهو» را سال ۱۹۲۹ نوشت که به عقیدۀ بسیاری از صاحبنظران بهترین اثر اوست و بیشترین نقد و بررسی را در میان آثارش به خود اختصاص داده است. سال ۱۹۹۸ مؤسسه کتابخانه نوین این رمان را ششمین کتاب در فهرست صد رمان برتر انگلیسی قرن بیستم قرار داد.
او در جلسه بیست و سوم پرسش و پاسخ دربارۀ نوشتن رمان «خشم و هیاهو» و اینکه آیا نوشتن رمان آسانتر از نوشتن داستان کوتاه است میگوید: «میتوانید شلختهتر باشید، میتوانید آشغال بیشتری توی آن بریزید و بابتش معذور باشید. داستان کوتاه به شعر نزدیک است، تقریباً هر کلمهاش باید کموبیش دقیقاً درست باشد. در رمان میتوانید شلخته باشید اما در داستان کوتاه نمیتوانید. منظورم داستانهای کوتاه خوب مثل داستانهایی است که چخوف نوشت. برای همین آن را در درجهی دوم قرار میدهم – چون نیازمند دقتی تقریباً مطلق است. فرصت کمتری دارید شلخته و بیدقت باشید. جای کمتری برای آشغال در آن هست. باید مطلقاً بینقص، مطلقاً کامل باشید.»
این کتاب علاوه بر یادداشت مترجم، مقدمۀ چاپ ۱۹۹۵ و پیش گفتار چاپ ۱۹۵۹، دارای فهرستی بر اساس همان سی و شش جلسه پرسش و پاسخ و البته نمایهای سودمند نیز هست. غیر از این موارد هر جا نیاز به توضیحی نیز بوده، مترجم در پانوشت صفحات به دقت و حوصله آن را ارائه داده است. چاپ نخست کتاب «فاکنر در دانشگاه» با شمارگان ۱۸۰۰ نسخه در ۳۶۶ صفحه توسط نشر مرکز چاپ و با قیمت ۶۹ هزار و ۵۰۰ تومان به بازار نشر عرضه شده است.