معرفی کتاب دو جلدی «من و دارودستهی راهزنها»؛ اثر سیری کلو؛ ترجمه طاهر جامبرسنگ؛ نشر چشمه
یک رمان دوجلدی خفن برای نوجوانان ماجراجو
زهره مسکنی
- الو… امیرعلی … کجا رفتی؟ گوشِت با منه یا نه؟
- آره… آره… صداتو دارم. داشتم همزمان به بابام پیام میدادم که سر راه بیاد درِ خونۀ شما کتابو ازت بگیره. گفتی داستانش ماجراجویی داره دیگه؟ سر کارمون نذاشته باشی یه وقت!
- نه بابا. گفتم که. هم هیجانانگیزه هم یه جاهاییش خندهداره. فکر کنم تو هم مثل من خوشِت بیاد.
- حالا جلد اولشو میخونم ببینم چجوریه. تا تو دومی رو تموم کنی منم اینو خوندم.
- احسان فقط جون مادرت از کلاسات غافل نشی که خونوادهت زنگ بزنن اینجا بگن بچۀ شما کتاب داده اینو از درس انداخته. من حوصله ندارم ها!
- نه بابا. بچه شدی مگه؟ خودم حواسم هست! فکر کنم خواهرم هم بخواد بخونه. همش غُر میزنه که حوصلهم سر رفته و بد و بیراه میگه به کرونا. عجله که نداری برای پسگرفتنش؟
- نه. خیالت راحت باشه…
«من و دارودستهی راهزنها» رمانی دوجلدی اثر سیری کلو نویسندۀ فنلاندی است. سیری کلو متولد ۱۹۷۲ است و با خانوادهاش در جنوب فنلاند زندگی میکند. نخستین کتاب او رمانی برای بزرگسالان بود که سال ۲۰۰۸ منتشر شد. اولین چاپ «من و دارودستهی راهزنها» سال ۲۰۱۰ منتشر شده و تا کنون چند جایزه به دست آوره است. سال ۲۰۱۱ نیز فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شده است. بنیاد بوک تراست انگلستان که هر سال به بهترین کتابهای منتشره در انگلستان جایزه اهدا میکند، داستانهای کلو را ترکیبی از قصههای آسترید لیندگرن و رولد دال میداند که با طنز جذاب و مورد علاقۀ نوجوانان عجین شده است.
نشر چشمه این کتاب را در ردهبندی کتاب چ (کتاب کودکان و نوجوان نشر چشمه) برای گروه سنی ۱۳ سال به بالا منتشر کرده و آن را در طبقۀ داستانهای ردّ پا یعنی کتابهای حاوی گره و معما و ماجرا جای داده است. ماجرای جلد اول این داستان از این قرار است که چون هیچ اتفاق جالبی برای خانوادۀ واینستو نمیافتد آنها تعطیلات تابستانی بسیار ملالآوری دارند و بامزهترین کارشان این است که به دیدار مادربزرگ بروند. اما خانوادۀ پیرات که پر از ماجراجوییاند، درست برعکس آنها هستند و زندگیشان پر از هیاهو، تعقیب وگریز، مسابقه، بازی و پرخوری و خلاصه یک تابستان واقعی است. برای همین ویلیا فکر می کند خیلی خوششانس بوده که دزدیده شده و برای برگشتن به خانهشان هیچ عجلهای ندارد!
جلد اول این کتاب با عنوان کل «هفتهی دوم ژوئن دزدیده شدم» ۲۶۲ صفحه و ۲۳ فصل دارد که با عناوین جذابی چون «در این فصل ویلیا راهزن میشود»؛ «دربارهی خوبی و بدی استتارکردن است»؛ «راهزنی به هزارهی جدید ارتقا مییابد» و یک فصل مؤخره با عنوان «فکرهایی از پارکینگ تا آسانسور» مشخص شدهاند. ترجمۀ این رمان دوجلدی را طاهر جامبرسنگ انجام داده که علاوه بر مترجم شاعر نیز هست. او متولد ۱۳۳۷ در آبادان است؛ در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرده و در شهر استکهلم سوئد زندگی میکند. وی پیش از این کتابهای «جیب عجیب» از انتشارات افق و «پیپی جوراب بلند» از انتشارات پیدایش را نیز برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرده است.
«سرانجام دوباره دزدیده شدم» عنوان جلد دوم این اثر است که با وجود ۴۲۲ صفحه و ۴۸ فصل و چند ضمیمۀ جذاب، قطورتر از جلد اول است. در توضیح این جلد کتاب آمده است که: «یادتان باشد بدون شامهی خوب، ظاهر مناسب و تحمل، کسی راهزن خوبی نمیشود! ویلیا هم این را میداند و از این نگران است که مجبور شود تابستانش را به جای آبنبات جویدن و در جادهها تاختن و مسابقهدادن در اردوی کسالتآور ویلنزنها بگذراند. او از تابستان قبلی با پیراتها قرار گذاشته و حالا منتظر است که یک بار دیگر دزدیده شود!» «کلّه مشاوره میخواهد»؛ «در این فصل با دسر پذیرایی میشود»؛ «با پیراشکیهای یکنفره حسابی پُرخوری میکنند» و «برد و باخت به مویی بسته است» از عناوین فصول مختلف جلد دوم کتاب است که رنگ پسزمینۀ آن برای تمایز از رنگ سبزِ جلد اول، نارنجی در نظر گرفته شده است.
روزنامه «سِوِنسکا داگ بلادت» از مطبوعات مهم سوئد دربارۀ این اثر خانم سیری کلو نوشته است: «در خمیرهی داستان چیزی نو و تروتازه وجود دارد که باعث میشود آدم دربارهی آیندهی خانوادهی دیوانهی راهزنها کنجکاو شود.» این کتاب دوجلدی در فنلاند برندۀ جایزۀ جونیور فنلاندیا و در هلند موفق به کسب جایزۀ زیلورن گریفل شده است. همچنین از جمله کتابهایی است که توانسته به فهرست دوسالانه دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان موسوم به (IBBY) راه پیدا کند. انتشارات چشمه حق نشر این کتاب دوجلدی به زبان فارسی را خریداری کرده است.