معرفی کتاب «میس جینی و زنان دیگر»؛ اثر ویلیام فاکنر؛ ترجمه احمد اخوت؛ نشر افق
دنیای متفاوت زنها
پونه افشارزاده
ویلیام فاکنر یکی از بزرگترین و معروفترین نویسندگان آمریکایی است که سال ۱۹۴۹ موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات نیز شده است. «میس جینی و زنان دیگر» مجموعهای از داستانهای کوتاه فاکنر است که توسط احمد اخوت به عنوان پنجمین مجموعه از میراث فاکنر ترجمه و توسط نشر افق به بازار کتاب عرضه شده است. نشر افق پیش از این نیز چهار مجموعه «کارآگاه دهکده»، «جنگل بزرگ»، «گنجنامه» و «اسبها و آدمها» را از این مجموعه به چاپ رسانده و در اختیار علاقهمندان به آثار فاکنر قرار داده است.
در این کتاب خواننده با هشت داستان کوتاه مواجه میشود که در همه آنها شخصیت محوری داستانها زن است. همچنین تقابل دنیای سفیدپوستان و سیاهپوستها نیز از موضوعات اصلی کتاب است؛ به گونهای که در همه داستانها رد پایی از یک سیاهپوست نیز دیده میشود که به نوعی به زندگی شخصیتهای اصلی گره خورده است. فاکنر در زندگیاش تحت تأثیر دو زن قرار میگیرد؛ یکی مادرش و دیگری زن سیاهپوستی که در کودکی از او پرستاری میکرده و با توجه به وجود این شخصیتهای اثرگذار است که زنان داستانهایش را خلق کرده و پرورش داده است.
خواننده در داستانهای این کتاب با زنانی روبهروست که آدمهایی شجاع و قدرتمندند و تمام تلاش خود را به خرج میدهند تا با اقتدار روی پای خودشان بایستند و خیلی وقتها به دنبال این هستند که حقوق از دست رفته خود را بازپس گیرند. احمد اخوت در ابتدای هر داستان توضیحاتی را پیرامون آن آورده که ذهن خواننده را قبل از ورود نسبت به داستان آماده میکند. فاکنر تمام داستانها را در فاصله سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۱ نوشته که هر کدام در زمان خودشان در نشریات معتبر به چاپ رسیدهاند. پردازش شخصیتها و مکان در تمام داستانها نشاندهنده قلم توانای نویسنده است و گاهی خواننده با رازآلودبودن داستانها نیز مواجه میشود که این موضوع نیز هوش و ذکاوت وی را برای مخاطب به نمایش میگذارد.
اولین داستان کتاب «درگیری در سرای سارتوریس» است که اتفاقات آن مربوط به جنگی داخلی بین سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ میان شمال و جنوب آمریکاست. در این داستان با زنی قدرتمند روبهرو میشویم که هنگام جنگ لباس مردانه به تن میکند و کلاً خودش را از دنیای زنانهاش جدا و برای هدفی که در سر دارد تلاش میکند. او امیدوار است کاری کند که بقیه زنان در آینده به حقشان برسند، اما اتفاقاتی به روزش میآید که حقش نیست.
داستان دوم «مادربزرگم میلارد» است که بین آن و داستان اول از نظر زمانی یک وجه مشترک وجود دارد؛ بهتصویرکشیدن همان جنگ داخلی و موضوع لغو بردهداری و سیاهپوستانی که مادربزرگ آنها را آدمهای آزاد مینامد، اما انگار هنوز تا رسیدن به این آزادی کامل باید صبر کنند. در این داستان رگههایی از طنز نیز وجود دارد که نشاندهنده هنر و توانایی فاکنر است. مادربزرگ آنقدر با قدرت و با نفوذ است که تمامی اهل خانه در هر لحظه و هر جا گوشبهفرمانش هستند و برایشان مهم و قابل احترام است. این داستان چالشهای زیادی دارد که خواننده را با خود همراه میکند.
سومین داستان «سپتامبر بی باران است». این داستان با یک شایعه شروع میشود. شایعه تجاوز یک مرد سیاهپوست به یک زن سفیدپوست که نمود نژادپرستی را در این داستان بیشتر کرده است. ماجرای زنی که هرگز ازدواج نکرده و شخصیتی پیچیده دارد. او گاهی تصمیم میگیرد خودش را به رخ دیگران بکشد و به آنها یادآوری کند که وجود دارد تا فراموش نشود. چند نفر از مردان سفیدپوست تصمیم میگیرند که انتقام او را از ویل میسو بگیرند. در طول داستان کشمکشهای زیادی به وجود میآید و در پایان خواننده با صحنههایی قابل تأمل روبهرو میشود.
«آن خورشید دم غروب» چهارمین داستان است. ننسی زن سیاهپوستی است که شوهرش با فکر اینکه همسرش به او خیانت کرده و از مرد دیگری باردار شده، ترکش میکند. ننسی در منزل یک خانواده سفیدپوست کار میکند و همیشه و در پایان روز که کارش تمام میشود از ترس اینکه همسرش برگردد و بخواهد از او انتقام گیرد به خانه نمیرود تا اینکه… .
پنجمین داستان، «ملکهای بود»، روایت خانوادهای است که تمام مردانش مردهاند و همۀ زنها در سکوتی که انگار سالها بر هم نخورده در کنار هم زندگی میکنند. در این داستان شخصیت زنی وجود دارد که دو رگه است و حاصل ازدواج پنهانی ارباب با یک زن بردۀ سیاه است و خودش از این موضوع خبر ندارد. ماجراهای زنانۀ این داستان نیز در جای خودش جذاب است؛ هرچند خواننده در پایان با صحنه غمانگیزی مواجه میشود که پذیرفتن آن کمی سخت است.
«میس زلفیا گانت» ششمین داستان فاکنر در این مجموعه است؛ داستان با زندگی عجیب دو زن؛ یکی از سهگانههای فاکنر که تصویری از زنی را نشان میدهد که توسط همسرش تحقیر شده و این کار او را وادار به انتقامگیری میکند. خانم گانت به دلیل اینکه همسرش او را ترک میکند دست دخترش را میگیرد و جایی را که در آن زندگی میکرده را برای همیشه ترک میکند. او در زندگی جدید خیاطی میکند؛ زنی مرموز و کمحرف است؛ با کسی ارتباط ندارد و ترجیحش این است که به تنهایی روزگار بگذارند. او حتی با دختر خودش هم رابطه صمیمانهای ندارد. دخترش را دیرتر از بقیه همسن و سالهایش به مدرسه میفرستد و هرگز هم اجازه نمیدهد با کسی ارتباط داشته باشد تا اینکه روزی صحنهای میبیند که باورش برایش سخت است.
عنوان هفتمین داستان این کتاب «سنجاق سینه» است. در این داستان زندگی زنی ثروتمند روایت میشود که مردی به طمع پولش با او ازدواج میکند، اما روزی با گذاشتن یک یادداشت او را برای همیشه ترک کرده و هرگز برنمیگردد. زن بعد از سالها تنهایی سکته میکند و بستری میشود، اما با وجود این هم یک زن مقتدر است که با همان شرایط تمام امور خانه را زیر نظر دارد و چیزی از نگاهش مخفی نمیماند تا اینکه پسرش تصمیم میگیرد ازدواج کند. او سنجاق سینهای که برایش ارزشمند است را به عروسش هدیه میدهد، اما یک شب زمانی که مرد در خانه و همسرش بیرون از منزل است، از طریق یک پیک سنجاق سینه به دستش میرسد که کل دنیای مرد را ویران میکند و… .
«برف» آخرین داستانی است که در این کتاب میخوانیم. در ابتدای داستان متوجه وقوع یک قتل میشویم. مردی آلمانی توسط یک زن کشته شده است. دان به دنبال کشف ماجراست و با کنجکاوی و پرسوجویی که به خرج میدهد پرده از راز قتل برمیدارد و به این ترتیب ما را به پایان داستانهای فاکنر در این کتاب میرساند.
تمام داستانهای مجموعۀ «میس جینی و زنان دیگر» روایت زنانی مرموز، تنها، پیچیده، عاشق و گاهی کنجکاو است که در هر شرایطی صبور و مقتدرند و هرگز تسلیم اتفاقات سخت نمیشوند و تمام تلاششان را انجام میدهند تا برای مشکلاتشان راه چاره پیدا کنند و بدون وابستگی و با قدرت پیش بروند. این کتاب با ۲۶۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان در اختیار علاقهمندان به داستانهای خارجی است.