
احسان عسکریان دماوندی
یک بعدازظهر با نوبل
ایشیگورو نویسنده انگلیسی و ژاپنیالاصل برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۱۷ شد.
طبیعی است ما هم باید به این خبر، هر چند دیر، واکنش نشان دهیم. خب نیازی هم نیست واکنشمان خیلی سریع باشد چون عدهای آنقدر سریع هستند که آن جلوها جایی برای ما باقی نگذاشتهاند لذا گفتیم کمی دیرتر واکنش نشان دهیم. اما اصل ماجرا:
بنده در قیلوله بعدازظهر پنجشنبه بودم که دوست عزیزی در تلگرام پیامی فرستاد که جناب ایشیگورو برنده نوبل ادبیات شد. خدا را شکر کردم که اقلا این بار شاهد این هستیم که جماعت کتابخوان و کتابفروش از این انتخاب راضیاند. هر چند که عدهای هم ناراضی بودند و گفتند آقای نوبل تو که میخواستی به ژاپنی جایزه را بدهی میدادی به هموطنش جناب مستطاب موراکامی!! و بعد هم عدهای به این جماعت پیله کردند که ایشیگورو اصلا ژاپنی نیست و فقط در ژاپن دنیا آمده!!! از آن سمت هم دائیجان ناپلئون آمد وسط که بابا شما یک مشت انگلیسی هستید و اینها همه از گور آن انگلیس بلند میشود که نویسنده آسیا رو دزدیدند و حالا دارند باهاش پز میدهند!!! عدهای هم به اینها تاختند که …. و …ی.. ..ک….. است…. (این بخش توسط سردبیر سانسور شده است). خلاصه اینکه بعد چند ساعت از این واقعه در کشور ما همان دعوای حیدری نعمتی دوباره شکل گرفت و خیالمان راحت شد.
عصر همان روز رفتم سمت مرکز شهر و از فرصت استفاده کردم و به کتابفروشیها سری زدم. یکی از آنها کلا از واقعه بیخبر بود و تنها به این جمله بسنده کرد که: “ای بابا دیدم بعدازظهری یکی اومد هر چی ایشیگورو داشتیم خرید و برد، نگو برنده شده”. کتابفروش دیگر هم که خبردار شده بود با مشقت فراوان مشغول جمعآوری کتابهای موراکامی از داخل ویترین بود و ایشیگوروها را در ویترین قرار میداد و زیر لب غر میزد که: “اینا گفتند یک ژاپنی برده ما هم فکر کردیم ایشون برنده شده”، من هم در اقدامی فرصتطلبانه استفاده کردم و گفتم ایشیگورو ژاپنی نبود انگلیسی بود و پا به فرار گذاشتم.
در همان حوالی شهروندی را مشاهده کردم که توصیه میکرد اینها با این جوایز میخواهند جوانان ما را از راه به در کنند و استکبار و استبداد و استرداد و استفلان و استبیسار پشت این جوایزند و اگر نبودند چرا هیچوقت هیچ ایرانیای برنده اینجور جوایز نمیشود. جوابش دادم به این غلظتی که میفرمایید نیست. همین اصغر آقا فرهادی خودمان برنده اسکار شده است، نه یک بار که دو بار…. هنوز کلام بنده منعقد نشده بود و نقطه را نگذاشته بودم که پاسخم داد: “دِ همین آقا! دِ همین! برنده شدن همین آقا نشانه این است که پشت پرده خبرهاست و الا چرا باید به یک ایرانی جایزه اسکار بدهند.” حقیقتا اینقدر منطقی جواب داد که زبانم دوخت و سرم را پایین انداختم و از کنار دیوار به مسیر ادامه دادم.
به کتابفروشی دیگری نزدیک شدم که دیدم دوست عزیز کتابفروش مشغول چسباندن پوستری پشت شیشه بود که اطلاع میداد به رهگذران که آهای خبردار! که جناب کازوئو ایشیگورو برنده نوبل ادبیات شد. وارد شدم و از همان مسوول محترم پرسیدم از ایشان کتابی دارید گفت پیش پای شما تمام شد. پیش پایم را نگاه کردم و دست دختر خانمی انبوهی کتاب جناب کازوئو خان را دیدم. به دختر خانم نزدیک شدم (با حفظ فاصله مناسب) و عرض کردم این کتابی که شما گرفتهاید و این کتاب (به کتاب دیگری اشاره کردم) در واقع یکی هستند که اسمشان در ترجمه تغییر کرده است. با حالتی که انگار من روباه مکارم که قصد ربایش سکههای پینوکیو را دارم جواب داد: “برو این دام بر مرغ دگر نه! فکر کردی با این ترفند میتونی کتاب رو از چنگم دربیاری؟” به ایشان پاسخ دادم که کتاب را خودم دارم و در ضمن مغازه بغلی هم این را دارد و نیازی نیست از سر و دم و بال کسی تعریف کنم تا پنیر (همان کتاب) از دستش بیفتد، که البته از پاسخ بنده زیاد استقبال نکرد و مغازهدار هم گفت که مزاحم نشوم و من هم نشدم و رفتم بیرون.
مجددا در همان پیادهرو شبکههای مجازی را چک کردم و دیدم اینستاگرام از عکس طفولیت تا به امروز ایشیگورو را گذاشتهاند و به به گویان چه چه گویان این انتخاب را به ایشیزاکی بازیکن افسانهای فوتبال ژاپن تبریک میگویند. در همین چک کردن شبکههای مجازی به ویدیویی از برنده نوبل ۲۰۱۷ برخوردم که در اولین واکنشش اینگونه گفت که خودش هم وقتی خبر را دیده باور نکرده و فکر کرده شوخی ای بوده در شبکههای مجازی. یعنی آش اینقدر شور است که طرف حتی اسم خودش را هم میبیند دیگر باور نمیکند، چیه این شبکههای مجازی؟؟؟ تمام تن آقای نویسنده را لرزاندید (با لحن عادلانه بخوانید).
کارم تمام شد و قصد برگشت کردم و در راه رادیو فرهنگ را گرفتم تا ببینم واکنش تنها رسانه رسمی فرهنگی کشور به این واقعه چیست که شنیدم مجری برنامه که با یکی از اهل فن در مورد ایشیگورو مشغول صحبت بود، در صحبتهایش برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷ را “ایشیگوری” خطاب میکرد!!! برای جلوگیری از بدآموزی رادیو را خاموش کردم و موزیکی ژاپنی گذاشتم و بعد پشیمان شدم و موزیکی انگلیسی را پلی کردم. “بازمانده روز” را مجددا خوابیدم.
ارتباط با نویسنده : Askarian@Cafedastan.com